در کلاس " ساده نویسی" برای کودکان و نوجوانان
دنیای شعر و هنر پارسی
تا شقایق هست زندگی باید کرد...

در کلاس " ساده نویسی" برای کودکان و نوجوانان

ایرج جهانشاهی قاجار 

 

آنانی كه مایه و شوق نویسندگی دارند، كودك و نوجوان را می ‌شناسند، به او عشق می ‌ورزند، خود در كودكی  فراوان كتاب خوانده‌اند و از دشواری ‌ها و لذت‌های خواندن و بهره‌گیری  از كتاب در دوران خردسالی آگاهند و فرزندی دارند یا سر و كارشان بیش تر با كودك و نوجوان است، می ‌توانند نویسنده ی موفقی برای خردسالان باشند. نوشتن برای كودك و نوجوان به مهر و فداکاری مادرانه نیاز دارد. به همین سبب، بیش تر نویسندگان بنام و موفق ادبیات كودكان و نوجوانان در سراسر جهان از میان به ترین مادران و به ترین آموزگاران برخاسته‌اند. آنان كه كودكان را "هیولاهای كوچك" و نوجوانان را "خردسالان بزهكار" می ‌دانند، به تر است هرگز برای كودك یا نوجوان ننویسند.

نویسنده‌ای كه برای كودكان و نوجوانان می ‌نویسد، باید بپذیرد كه كار و وظیفه‌ای بسیار پرارج و دقیق و دشوار را بر عهده گرفته است. باید چشم‌هایی آن ‌قدر بینا داشته باشد كه هر چه را که كودك یا نوجوان در دنیای درون و پیرامون خودش می ‌بیند، ببیند. گوش‌هایی آن قدر شنوا داشته باشد كه صداهایی را كه كودك یا نوجوان در دنیای خویش می ‌شنود، بشنود. آن‌قدر خود را دولا كند تا چشمش در دیدگاه، یعنی در همان سطح دید خواننده ی خردسالش، قرار بگیرد. دولا بشود، زانو بزند، بنشیند، روی زمین دراز بكشد، طاقباز و روی شكم بخوابد تا آن چه را که كودك می ‌بیند بتواند ببیند ـ اسباب‌بازی ‌ها، علف‌ها، سوسك‌ها و همه چیز را. به یاد بیاورد كه در كودكی سقف‌ها چه قدر بلند بودند، سایه‌ها چه قدر عمق داشتند، درخت‌ها چه قدر دراز بودند، و غم‌ها، لبخندها، خنده‌ها، خشم‌ها، نفرت‌ها، كینه‌ها چه زود می ‌آمدند و چه زود می ‌رفتند!

نویسنده‌ای كه برای كودكان و نوجوانان می ‌نویسد، باید از بُرد و تاثیر نوشته‌اش آگاه باشد. باید همپای نوشته‌اش به میان خوانندگان برود. از آنان، حتا اگر در دورترین روستاها زندگی می ‌كنند، بیاموزد كه چه بنویسد و چه گونه بنویسد تا بداند چه پیامی را چه گونه به خواننده‌اش برساند. به چند كودكی كه در خانه یا در میان آشنایان و خویشان و همسایگان و مدرسه‌ای می ‌یابد، بسنده نكند. این نمونه‌ها كم تر می ‌توانند بیانگر ویژگی ‌های بیش تر آن خوانندگانی باشند كه در دورترین شهرك‌ها و روستاهای این سرزمین پهناور زندگی می ‌كنند. اگر بدانیم خواننده ی ما كیست، در كدام خانواده، در كجا و در چه وضعیتی زندگی می ‌كند و چه می ‌داند و چه نمی ‌داند، چه می‌خواند و چه گونه می ‌خواند و چه برداشتی از نوشته‌ها دارد، آگاهانه برایش خواهیم نوشت.

ساده نویسی

كودك یا نوجوان هنگامی می ‌تواند آن چه را که می ‌شنود یا می ‌خواند بفهمد كه از پیش معنی و مفهوم جزءجزء آن‌ها را بداند و با شنیدن و خواندن آن‌ها به اندیشه‌ای كه در گفته یا نوشته پنهان است پی ببرد. به بیان دیگر، چون بُنمایه ی فهمیدن و فهماندن او که مجموعه ی واژه‌هایی است كه در زبان گفتار و نوشتار به كار می ‌برد و دانش پایه‌ای كه در زمینه ی موضوع آن چه که می ‌شنود و می ‌خواند دارد، هر دو محدود است و كودك یا نوجوان به تدریج زبان می ‌آموزد و دانش و بینشی گسترده‌تر می ‌یابد، نوشتن برای او نیز جز از راه "ساده‌نویسی" بی هوده است. البته این نكته را نیز نباید ناگفته گذاشت كه ساده‌نویسی بیش از حد و نابجا هم در پرورش ذوق ادبی و هنری كودكان و نوجوانان اثری منفی دارد و گاه برای آنان، به ویژه در دوران نوجوانی، اهانت‌آمیز است.

در ساده‌نویسی توجه به چند نكته، اساس و پایه‌ی نویسندگی است كه هر یك می ‌تواند موضوع بحث كتابی جداگانه باشد. در این جا ما فقط به برخی از آن‌ها ـ واژگان پایه، دانش پایه، زبان و بیان، طول نوشته، شیوه‌ی خط، شیوه‌ی نقطه‌گذاری و ارزیابی و ویراستاری نوشته - كه می ‌تواند راهنمایی برای نویسنده و ویراستار كودكان و نوجوانان باشد، ‌اشاره می کنیم:

 ١-  واژگان پایه

هنوز در كشور ما درباره‌ی زبان پایه‌ی ِ گفتاری و نوشتاری ِ گروه‌های سنی كودكان و نوجوانان ـ و گروه‌های دیگر ـ پژوهشی علمی نشده است تا نشان دهد كه خردسالان، در هر گروه سنی، به چند واژه و چه واژه‌هایی نیاز دارند تا در گفت ‌و شنود یا خواندن و نوشتن، با استفاده از آن‌ها منظورها را بفهمند و بفهمانند. اگر چنین پژوهشی ـ كه كاری است بس دقیق و فنی ـ انجام شده بود، هم پدر و مادر و مربی و معلم درمی ‌یافتند كه در گفت ‌و شنود خود با خردسالان و در زبان‌آموزی، در هر گروه سنی، چه واژه‌هایی باید به كار ببرند و چه گونه آن‌ها را به كار ببرند تا به تدریج بر دامنه ی واژه های مورد نیاز آنان بیافزایند، و هم راهنمایی می ‌شد برای نویسندگان كتاب‌های درسی و كتاب‌ها و مجله‌های گوناگون، تا پیام خود را در قالب واژه‌هایی به كودك یا نوجوان برسانند كه فهم و درك آن متناسب با هر گروه سنی باشد.

كودك، هنگامی كه وارد دبستان می ‌شود، بیش تر قواعد دستوری زبان را به تجربه می ‌داند و با تلفظ و معنی شماره‌ای از واژه‌ها آشناست و آن‌ها را در زبان شفاهی خود به كار می ‌برد. آن چه مدرسه و آموزش و تربیت رسمی و غیر رسمی به كودك می ‌آموزند، بیش تر گسترش واژگان و كاربرد زبان است تا فهمیدن و فهماندن از راه شنیدن و گفتن و خواندن و نوشتن برای كودك آسان‌تر شود. این كار باید با آگاهی و روشنی درست و بر مبنای واژگان پایه‌ی هر كودك انجام پذیرد.

پژوهشی درباره ی واژگان پایه ی كودكان و نوجوانان درفرانسه نشان داده است كه فرزندان خانواده‌های متوسط و مرفه و با فرهنگ، در دو سالگی هزار، در چهار سالگی دو هزار، در هفت سالگی پنج هزار و در چهارده سالگی بیست هزار واژه می ‌دانند. در همین كشور شماره ی واژگان پایه‌ی بزرگسالان را بیست و پنج هزار دانسته‌اند. این گونه برآوردها فقط معیاری به دست می دهند كه هر كس در هر سن و میزانی از سواد به چند واژه برای فهمیدن و فهماندن نیاز دارد. به درستی كسی نمی ‌داند كه هر كس در هر مرحله از عمر خود چند واژه می ‌داند، ولی این نكته روشن است كه هر چه شماره ی این واژگان بیش تر باشد، فهمیدن و فهماندن و یادگیری و مطالعه آسان تر و عمیق تر است.

به طور كلی واژگانی را كه هر كس می ‌داند، می ‌توان در دو گروه اصلی فهرست كرد:

١-  واژگانی كه آن ها را همیشه در گفتن و نوشتن به كار می ‌بریم.

٢-  واژگانی كه آن‌ها را در گفتن و نوشتن به كار نمی ‌بریم، ولی اگر آن‌ها را بشنویم یا بخوانیم، معنی و مفهوم آن‌ها را درمی‌یابیم. برای مثال ما به طور طبیعی می ‌گوییم یا می ‌نویسیم: "اشكش سرازیر شد" . ولی اگر بشنویم یا بخوانیم: "سرشكش سرازیر شد" ، می ‌دانیم كه معنی و مفهوم "اشك" و "سرشك" یكی است.

اگر بخواهیم این واژگان را دقیق تر بررسی كنیم، از نظر كاربرد در چهار گروه قرار می ‌گیرند:

١-  آن چه در گفتن به كار می‌بریم.

٢-  آن چه در شنیدن درمی ‌یابیم ولی خود در گفتن به كار نمی ‌بریم.

۳-  آن چه در نوشتن به كار می ‌بریم.

٤-  آن چه در نوشته‌های دیگران می ‌خوانیم و درمی ‌یابیم، ولی خود نمی نویسیم .

هنر ساده‌نویس در این است كه نخست بداند واژگان پایه ی خواننده‌اش چیست و بیش تر آن‌هایی را به كار ببرد كه او در گفتن و نوشتن خود به كار می برد، سپس از واژگانی استفاده كند كه او معنی و مفهوم آن‌ها را درمی‌یابد، گر چه در شمار واژگان گفتاری و نوشتاری او نیست. این بدان معنا نیست كه ما از به كار بردن واژه‌ای كه در این گروه نیست پرهیز كنیم، چون قصد و هدف این است كه بر شماره ی واژگان آشنای خواننده ی خردسال بیافزاییم. اگر دو گروه اصلی واژگان پایه را که در بالا نام بردیم بشناسیم، به یاری آن‌ها می ‌توانیم واژه‌های دیگر را نیز در نوشته به كار ببریم و معنی و مفهوم آن‌ها را در جمله برای خواننده ی جوان روشن كنیم. نكته ی دیگر در به كار گرفتن واژه‌های تازه و ناآشنای خواننده، تكرار آن‌ها در سراسر متن است تا رفته رفته در شمار واژگان پایه و آشنای خواننده درآیند.

با توجه به این‌كه زبان رسمی و زبان آموزش و رسانه‌های همگانی، از جمله كتاب و مجله و روزنامه، در كشور ما زبان فارسی است و هنوز نمی ‌دانیم كه یك كودك یا نوجوان كرد، بلوچ، تركمن، گیلك، ترك زبان، عرب زبان، لر و � چه میزان و كدام واژه‌های فارسی را در گفتار و نوشتار می ‌داند، نوشتن برای این گروه‌ها (همچون گفتن) دشوار و همانند گام برداشتن در تاریكی است. به همین سبب، به ندرت می ‌توان نوشته‌ای را یافت كه همه ی كودكان ونوجوانان در سراسر كشور، یكسان بتوانند آن را بخوانند و به معنی و مفهوم آن پی ببرند. شاید تنها راه چاره این باشد كه فهرست واژگان كتاب‌های درسی هر سال تحصیلی و پیش از آن را واژگان پایه ی آن گروه از كودكان و نوجوانان بدانیم و آن‌ها را اساس و پایه ی نوشتن قرار دهیم. این چاره‌اندیشی درست می ‌نماید، زیرا بیش و كم می ‌توانیم اطمینان داشته باشیم كه كودكان و نوجوانان كشور ما در هر كلاس، خواه ناخواه، كتاب‌‌های درسی را می ‌خوانند و معنی واژه‌های به كار رفته در آن كتاب‌ها را یكسان در سراسر كشور می ‌دانند. بر این اساس، كودكی که به مدرسه ی راهنمایی راه می ‌یابد در حدود هشت هزار واژه كه در كتاب‌های درسی دبستان آمده است می ‌داند، كه نزدیك به دو هزار واژه ی آن علمی و فنی است. به یاری این واژه‌ها می‌توان در بسیاری از زمینه‌ها برای كودكان و نوجوانان نوشت و اطمینان داشت كه فهم و درك نوشته برایشان دشوار نخواهد بود.

 ٢- دانش پایه

هر نوشته از موضوعی سخن می ‌گوید و پیامی دارد كه درك و فهم آن نیاز به میزانی از دانش پایه در آن زمینه دارد. بی ‌گمان آن كودكان و نوجوانانی كه با مادر و پدر و نزدیكانی با سواد و علاقه‌مند به مطالعه دمخورند، بیش تر با آن‌ها گفت و گو می ‌شود، به كنجاوی ‌هایشان پاسخ درست تر و كافی داده می ‌شود، زبان گفت و شنودشان فارسی است، برایشان قصه و داستان می ‌گویند و كتاب می ‌خوانند، از كتاب‌های تصویری و كتاب‌ها و نوشته‌های خاص سن خود و رادیو و تلویزیون بهره می ‌گیرند، و به مهدكودك و كودكستان و مدرسه راه می ‌یابند، دانش پایه ی گسترده‌تری دارند. ولی با این همه نابرابری ‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و آموزشی، كودكان و نوجوانان ما چه گونه خواهند توانست به دانش پایه‌ی برابری دست بیابند؟

آگاهی از كم و كیف دانش ِ پایه‌ی هر كودك یا نوجوان در زمینه‌ای كه نویسنده می ‌خواهد در آن‌باره بنویسد، اساس و پایه‌ی نوشتن برای خردسالان است. چنین پژوهشی نیز در كشور ما تاكنون به عمل نیامده است تا بدانیم كودكان و نوجوانان در هر سنی در هر زمینه‌ای چه میزانی از دانش پایه را دارند. به همین سبب، باز به ناگزیر می ‌توان كتاب‌های درسی هر گروه سنی را اساس كار دانست و در آن‌ها به جست و جو پرداخت تا به معیاری مشخص و یكسان در سراسر كشور رسید.

نكته ی مهم این است كه بدانیم بیش تر كودكان و نوجوانان كشور ما به تنهایی كتاب می ‌خوانند و برایشان میسر نیست كه پاسخ درست كنجکاوی ‌ها و دشواری ‌هایشان را در فهم مطالب نوشته از مادر و پدر و كسان خویش دریافت کنند. از این گذشته، چون واژه‌نامه و فرهنگ نامه‌های خاص مراحل گوناگون رشد فكری کودکان و نوجوانان در دسترس نداشته‌اند و ندارند، نمی ‌توانند خود یابنده ی پاسخ پرسش‌هایشان باشند. به همین سبب، اگر قرار است فرهنگ نامه‌ای برای آنان نوشته شود، ضمن آن که باید خواننده را به كنجکاوی و مراجعه به منابع آن نوشته برانگیزد، به تر است خودكفا و پاسخ گوی بسیاری از پرسش‌های جوانان باشد.

 ۳- زبان و بیان

نوشته‌ی مهرآمیز، ساده و بی ‌پیرایه، آسان و روان، گیرا و زیبا و دور از هر گونه دشواری را هر خواننده‌ای می ‌پسندد. كودك و نوجوان تشنه‌ی خواندن، چنین نوشته‌ای را تا به پایان می ‌خواند و از آن لذت می ‌برد و نكته‌ها می ‌آموزد. اگر جز این باشد، عجیب نیست كه نوشته ناخوانده یا درك نشده بماند. توجه به نكته‌های زیر می ‌تواند راهنمایی برای نوشتن بر این پایه باشد:

الف-  گفته‌اند كه كوتاه ترین فاصله میان دو نقطه یك خط راست است. كوتاه ترین فاصله میان دو مغز نیز یك جمله ی كوتاه و درست و زیباست. هر چه جمله‌ها كوتاه تر باشد، خواندن و فهم و درك نوشته برای كودك یا نوجوان آسان‌تر است. برای كودكان نوخوان جمله‌های بیش از چهار تا پنج كلمه دشوار می ‌نماید. برای خوانندگان ِ فرهنگ نامه به تر است از نوشتن جمله‌های بیش از ده تا دوازده كلمه، پرهیز كنیم. جمله‌ها باید گیرا و رسا، مربوط به هم و كامل كننده‌ی یکدیگر باشند تا خواننده آن‌ها را باعلاقه بخواند و دنبال كند. ساخت و بافت نوشته باید طوری باشد كه اگر خواننده جمله‌ای از آن را از نظر بیاندازد، نوشته معنا و گیرایی اش را از دست بدهد.

ب-  باید برای  بیان مفاهیم، واژه‌های ساده و آسان كه بیش از سه چهار بخش و تلفظ دشوار نداشته باشند، به كار ببریم. این واژه‌ها از لحاظ خواندن و درك معنا باید بر اساس واژگان پایه‌ی خواننده یا واژه‌هایی باشند كه یقین داریم كودكان و نوجوانان تلفظ و معنی آن‌ها را به درستی می‌دانند. این نكته را نیز نباید فراموش كرد كه گاهی چند واژه‌ی آشنا با هم تركیب می ‌شوند و عبارت یا جمله‌ای دشوار و دور از ذهن كودك و نوجوان پدید می ‌آورند. پس، در تركیب آن‌ها نیز باید به سادگی معنا توجه داشته باشیم.

پ-  روی واژه‌های تازه و ناآشنای كودك و نوجوان باید اِعراب بگذاریم. گاه تلفظ درست واژه‌ای كه كودك و نوجوان برای نخستین بار شكل نوشته شده ی آن را می‌بیند به او كمك می ‌كند كه به معنی آن پی ببرد، یا به او فرصت می ‌دهد كه با تلفظ درست از دیگری بپرسد و معنی آن را دریابد. گذاشتن اِعراب بر روی واژه‌هایی كه در تركیب، خواندن را دشوار می ‌كنند، خاصه در شعر، نیز ضرورت دارد.

ت-  تا آن جا كه ممكن است باید نوشته را به زبان گفتاری درست نزدیك كنیم. این بدان معنا نیست كه واژه‌ها و عبارت‌ها را به زبان مردم عوام و شكسته بنویسیم. كودك در كتاب‌های درسی خود شكل درست این واژه‌ها را دیده است و با آن‌ها آشناست. از این گذشته، واژه‌ها و عبارت‌ها را مردم سراسر كشورمان یكسان نمی ‌شكنند و كودك و نوجوانی كه فارسی را به صورت زبان دوم از راه خواندن و در كلاس درس یاد گرفته است فقط شكل نوشته شده ی آن‌ها را می ‌شناسد. اگر در متنی، چون نمایش نامه یا گفت ‌و شنود، برای نشان دادن طبقه‌ی گوینده و معرفی او نیاز به شكستن واژه یا عبارتی باشد، می ‌توان برای نوجوانان آن‌ها را شكسته نوشت و روی آن‌ها اِعراب گذاشت، یا شكل درست آن‌ها را هم در پانویس صفحه یا در پرانتز آورد.

توجه به نكته‌های زیر به نزدیك كردن زبان نوشته به زبان گفتاری و آسان كردن خواندن و درك آن كمك می ‌كند این صفحه را به اشتراک بگذارید

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نوشته شده در تاريخ شنبه 21 آبان 1390برچسب:, توسط محمد |